طراحی ۱۳ فریم اسکیس برای فیلم مستند احمدمحمود آل خیام

با سلام یک پروژه مستند که در بخش خصوصی تولید می‌شود نیاز به حدود 13 فریم طراحی دارد که باید به صورت اسکیس کشیده شود تا در مدت زمانی حدود دو و نیم دقیقه در فیلم مورد استفاده قرار گیرد.این مستند یک اثر بلند سینمایی است که با بودجه مستقل تهیه شده اسکیس باید ترکیبی از تصویر چهره افراد و یک بک گراند باشد. بک گراند ثابت است. مثل یک کارخانه یا یک دفتر کار اما در پس زمینه فیگورها و حرکات آدم ها متفاوت می‌شود. عکس واقعی در اختیار شمار قرار داده می شود. ممنون میشم پیشنهاد قیمتی و نمونه کار بدهید. نمونه عکس چهره و نمونه عکس بک گراند را آپلود کردم این سناریو است: در فعالیت مشترک ما دو برادر به صورت نانوشته ایجاد و هدایت سیستم و ایجاد کار جدید با من بود و ادامه مسیر با محمود.محمود بازوی اجرایی کار بود و من ایده و اندیشه. بعدها کارتونش رو هم ساختن. من حتی سه سال زودتر از محمود آقا به تهران آمده بودم و تو خیابان اکباتان مشغول به کار شده بودم. بعد از زدن سوله ها و اومدن پرس‌های کارخانه بود که محمود آمد. یکبار محمود ازم پرسید: من در کارخانه چند درصد شریکم؟ راست و حسینی بهش گفتم: پنج درصد! سال 1351 پسرم سعید بعد از پایان تحصیل در امریکا به ایران برگشت. بعد از بازگشت سعید ، اوضاع رابطه ما دو برادر کیشمیشی شد. سعید مثل همه آقازاده‌ها تصور ژن برتر داشت و فکر می‌کرد تمام دستاوردهای پدر به اون رسیده.او آشنایی کافی با فضای کاری و ارتباط‌های نانوشته داخل ایران ناسیونال نداشت اما شد مدیر بازرگانی خارجی شرکت. در سیستم‌های بزرگ اقتصادی همیشه یک سری گروه و باندهایی هستند که از مدیران هواداری می‌کنن.محمود هر روز کارخانه بود و من در دفتر شهر بودم و هفته‌ای یکبار بیشتر به کارخانه نمی‌اومدم. سعید کم کم در جمع‌های خصوصی داخل کارخانه در گفتار و رفتار و معرفی خودش یه جوری رفتار کرد که انگار محمود تابع بی‌چون و چرای منه.به مرور اوضاع داشت وخیم می‌شد. محمود اصرار داشت که سعید را برای مدیریت واحد اتوبوس‌سازی به مشهد بفرستد و من می‌گفتم سعید باید مدیر بخشی در تهران باشد‌.سعید فرزند ارشد من بود و بیش از حد هواشو داشتم. محمود حس کرد اعتبار اون در سیستم با این حرف‌های خارج از قاعده ضعیف می‌شه.یک روز گفت: اگی تو بمیری بچه‌های تو می‌خوان با من چه کنن؟ سعید می‌گفت: پدرجان شما که بنیان گذار هستید چرا رئیس هیات مدیره باشید و عمو مدیر عامل؟ یک روز بهش گفتم:من برادری ام را به خاطر پست خراب نمی‌کنم. به محمود گفتم: هرچی می‌خوای بردار،هرچی موند برای من.محمود ایران ناسیونال رو برداشت و خرده‌ شرکت‌ها موند برای من.من از ایران‌ناسیونال چشم پوشیدم و همه قسمت‌های مرتبط با بنز را برداشتم.